باید بپذیریم که محیط مدرسه برای دانشآموزان شاد نیست. البته این به معنای آن نیست که محیط مدارس ما غمزده است اما با فضای شاد هم بسیار فاصله داریم. مدارس و محتوای کتابهای درسی بسیار خستهکننده است و هیچ ارتباطی با جامعه و زندگی دانشآموزان ندارد.
در یك بررسی 89 درصد از شركت كنندگان در برنامه شادی فوردایس گفتند، برنامه های شادی افزا، به آنها كمك كرده است تا خلق غمگین خود را متوقف سازند، با آن مقابله نمایند یا آن را به تأخیر اندازند. 80 درصد از افراد شادیشان افزایش یافته بود. 36 درصد مدعی بودند كه افزایش شادی خیلی زیاد بودهاست و در بلند مدت 72 درصد افراد احساس میكردند كه شادی دراز مدت آنان توسط برنامه های فوق افزایش یافته و 49 درصد مدعی بودند كه در حد قابل توجهی، شاد شده اند .
ریچارد کارسون معتقد است که شادمانی حالتی از ذهن است نه رشتهای از حوادث. احساسی آرامشبخش که میتوانید همیشه تجربهاش کنید و با آن زندگی کنید نه چیزی که برای یافتنش نیاز به جستجو داشته باشید. شادمانی در خارج از وجود شما نیست بلکه یک احساس است. دیوید مایرز، سلامت روانی فرد را در میزان داشتن سرخوشی فرد میداند و سرخوشی (خوشحالی) را چنین تعریف میکند: نوعی احساس امنیت. احساس این که زندگی به طور کلی به خوبی میگذرد.»
شادابی و نشاط یک تعریف اجتماعی دارد و در این شادابی یک بالندگی هم نهفته است. فکر نمیکنم مدارس ما شاد باشند. ممکن است در ظاهر دانشآموز بخندد و با دوستش خوش بگذراند اما بسیاری از دانشآموزان هم هستند که علاقهای به مدرسه رفتن ندارند.
بی شک بررسی اثربخشی فرآیند تعلیم و تربیت جزو برنامههای اصلی برنامه ریزان آموزش است. متخصصان با بررسی آسیبهای فراروی آموزش و پرورش سعی در شناسایی آن و حذف . کاهش آن هستند. یکی از موضوعات مورد توجه در فرآیند تعلیم و تربیت، بحث شادی و نشاط است. تعلیم و تربیت دارای فرآیند بسیار پیچیده ای است. روابط بین شاگرد و معلم از نکات حائز اهمیت در این فرآیند است. نتایج تحقیقات نکاتی را برای افزایش اثربخشی فرآیند تعلیم و تربیت از طریق شادی نشان داده اند. موارد زیر از جمله آن است.
درباره این سایت